سری بازی Banjo-Kazooie یکی از مظلومترین سری بازیهای تاریخ است که با وجود دارا بودن پتانسیلهای بسیار بالا، گیم پلی جذاب و موفقیت گسترده روی پلتفرم نینتندو، مایکروسافت و تیم ایکسباکس چندان تلاشی برای بهره برداری از پتانسیلهای آن نکرده و در سال ۲۰۰۸ آخرین قسمت این سری با نام Banjo-Kazooie: Nuts & Bolts برای ایکسباکس ۳۶۰ منتشر شد. از آن زمان تاکنون طرفداران این سری منتظر ساخت قسمت جدید آن یا انتشار یک بازی با حال و هوای این سری هستند. حال و هوایی که بدون تردید اولین قسمت Yooka Laylee توانست تا حدی به آن برسد. این شباهت چندان جای تعجبی هم ندارد زیرا که استودیوی سازنده این عنوان یعنی Playtonic Games توسط برخی از کارمندان سابق استودیوی Rare، سازنده سری بانجو کازویی تاسیس شده. حالا پلیتونیک بار دیگر بازگشته تا این بار با بازی Yooka-Laylee and the Impossible Lair دل طرفداران ژانر پلتفرمینگ را برباید.
شباهت های بازی Yooka-Laylee and the Impossible Lair با سری Donkey Kong غیرقابل انکار است
طراحی هنری و رنگ آمیزی بازی Yooka-Laylee and the Impossible Lair بدون شک یکی از نقاط قوت اصلی آن محسوب شده و سازندگان به صورت دقیق وهنرمندانهای تمامی رنگهای شاد و جذاب را به صورت متعادل در طراحی آن به کار بردهاند. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم رنگ آمیزی بازی بیشتر شبیه به یک رنگین کمان است و در رنگین کمان نمیتوان رنگ غالبی را یافت که حضوری پررنگتر از رنگهای دیگر داشته باشد. گرافیک فنی بازی هم در سطح بسیار خوبی قرار دارد و نرخ فریم ثابت بازی باعث شده هیچوقت با مشکل آزاردهنده افت فریم و کند شدن بازی سروکار نداشته باشیم. البته لازم به ذکر است که گرافیک فنی بازی تماما بی ایراد نیست و گاه و بیگاه ممکن است برخی باگ های آزاردهنده در مقابلتان ظاهر شوند که بعضی از آن ها حتی این پتانسیل را دارند که ماموریت بازیکنان را به شکست بکشانند و وجود چنین باگهایی هر چند به صورت محدود آن هم در بازیای که برخی مراحلش نیاز به دقت و تمرکز بالا دارد یک ایراد عظیم است.
در بحث گیم پلی، شباهت های بازی Yooka-Laylee and the Impossible Lair با سری Donkey Kong غیرقابل انکار است با این حال به هیچ عنوان نمیتوان گیم پلی آن را یک کلون و کپی ناشیانه از سری دانکی کانگ دانست. در حالی که نسخه اول به طور مشخص ادامه معنوی سری بانجو کازویی محسوب میشد اما قسمت جدید بیش از هرچیز راه دانکی کانگ را طی کرده و این سری محبوب را به عنوان الگوی خود قرار داده. بازیکنان باید کنترل یوکا و لیلی را در مراحل پلتفرمینگ با دوربین ساید اسکرول دنبال کرده و با غلبه بر دشمنان و چالشهای محیطی، در نهایت به هدف اصلی خود یعنی آزاد کردن لشگر زنبورها برسند. البته منبع الهام بازی تنها به سری دانکی کانگ ختم نشده و می توان گفت این بازی از عنوان Rayman Legends هم ایده برداری کرده است. شاید بارزترین نمونه آن هم ماموریت نجات لشگر زنبورها باشد که به نوعی میتوان آن را ایده برداری از نجات Teensieها در Rayman Legends دانست.
داستان بازی از آن جایی آغاز میشود که ملکه سرزمین زنبورها از یوکا و لیلی درخواست میکند با مبارزه با Capital B (شخصیت منفی سری) برنامه های شیطانی او برای تصرف سرزمین زنبورها را به شکست بکشانند. گیمرها در مرحله نخست و با کمک لشگر زنبورها که با نام Beetalion شناخته میشوند، به جنگ دشمن اصلی بازی رفته اما در این مسیر شکست میخورند. این مبارزه تنها به شکست یوکا و لیلی ختم نشده و کاپیتال بی لشگر زنبورها را نیز اسیر کرده و راه خود برای پیروزی را هموارتر میسازد. یکی از نکات جالب، آغاز بازی و انجام بخش تمرینی در Impossible Lair است که به نوعی مرحله پایانی محسوب میشود.
دو شخصیت اصلی بازی یوکا و لیلی نام دارند. یوکا یک آفتاب پرست مذکر است که لیلی را که از قضا یک خفاش است روی دوشش حمل میکند. با هر بار ضربه خوردن یوکا، لیلی از روی دوش او بلند میشود و این وظیفه بازیکنان است تا با پرش سریع او را بار دیگر روی دوش یوکا بنشانند. البته نجات لیلی برای پایان رساندن مراحل ضروری نیست و بدون حضور او هم یوکا میتوان مراحل را به پایان برساند اما لیلی مانند یک ضربه گیر برای بازیکنان عمل کرده و اگر نباشد، یوکا با یک ضربه شکست میخورد. از سوی دیگر حضور لیلی برای دست یابی به برخی از Collectibleهای مراحل هم ضروری است.
وظیفه زنبورها حفاظت از یوکا و لیلی در مقابل خطرات و حملات دشمنان است
گیمرها برای شکست دادن دشمن خود، باید لشگر زنبورها را نجات داده و از آن ها برای رسیدن به هدف خود استفاده کنند. یکی از نکات جالب گیم پلی بازی Yooka-Laylee and the Impossible Lair این است که سازندگان با الهام از Breath of the Wild، این قابلیت را در اختیار گیمرها قرار دادهاند تا هر زمان که خواستند به باس فایت اصلی بازی یعنی مبارزه با Capital B بازگشته و شانس خود را برای شکست او امتحان کنند. البته در این مسیر بدون کمک لشگر زنبورها چندان موفق نخواهید بود. وظیفه زنبورها حفاظت از یوکا و لیلی در مقابل خطرات و حملات دشمنان است و همراهی آنان با قهرمانان داستان برای غلبه بر دشمن اصلی بازی بسیار ضروری است.
یوکا و لیلی باید در 20 مرحله تمامی اعضای لشگر زنبورها را نجات داده و به جنگ Capital B بروند. البته این بدان معنا نیست که وقتی این ۲۰ ماموریت انجام شد بازی به طور کامل به پایان میرسد. هر ماموریت برای خود یک وضعیت ثانویه نیز دارد که تنها محدود به تغییر مکان سکه ها یا سخت جان شدن دشمنان نمیشود. در این فاز ثانویه محیط و گیم پلی مرحله به طور کامل دستخوش تغییر میشود و میتوان گفت چندان شباهتی به حالت اولیهاش نخواهد داشت. به عنوان مثال در حالت ثانویه یکی از ماموریتها، محیط به طور کامل زیر آب میرود و برهمین اساس میتوان گفت تعداد مرحلههای بازی نه ۲۰ بلکه ۴۰ است. البته بازهم تصور نکنید که کل حضور گیمرها در بازی محدود به پایان رساندن این چهل ماموریت خواهد بود.
محیط و گیم پلی Overworld شباهت بیاندازهای به عناوین گذشته زلدا دارد
با پایان بخش آموزشی و اسارت لشگر زنبورها، بازیکنان وارد نقشهای به نام Overworld میشوند، این محیط که نخست ممکن است اندکی یکنواخت و کوچک به نظر بیاید به عنوان هاب اصلی بازی عمل میکند و گیمرها باید با باز کردن راههای آن، به ماموریت های جدید دست پیدا کنند. تنوع محیط Overworld درست همانند ماموریتهای اصلی بازی بسیار متنوع و جذاب است و حالا این نکته را کنار این موضوع قرار دهید که تنوع آب و هوایی بخشی از المان گیم پلی بازی است تنها به عنوان یک عامل تزئینی عمل نمیکند. یوکا و لیلی با پیشروی در بازی قدرتهای جدیدی از جمله توانایی پرتاب گلولههای یخی و آتشین پیدا میکنند که این تواناییها تنها برای نابود کردن دشمنان به کار نمیروند، بلکه باید برای باز کردن مسیرها و مراحلی که به خاطر یخ زدگی یا گدازههای آتش فشانی بسته شدهاند از آن ها بهره گرفت. چالشهای موجود در Overworld یک المان خارق العاده نیستند اما تکمیل آنها و همین طور گشت و گذار در آن محیط جذابیت های خاص خودش را دارد. محیط و گیم پلی Overworld شباهت بیاندازهای به عناوین گذشته زلدا دارد و این موضوع را از نحوه قرار گرفتن دوربین و چالش های متعدد برای باز کردن راههای موجود در نقشه می توان متوجه شد.
کنترل کاراکتر اصلی بسیار روان است و با این که اینجا خبری از حرکات پیچیده و کمبوهای فراوان نیست اما همین روان بودن کنترل باعث میشود چندان این کمبود به چشم نیاید. با این حال با وجود روان بودن نسبی کنترل، درجه سختی بازی Yooka-Laylee and the Impossible Lair در برخی مراحل به طرز عجیبی بالا میرود که تا حد زیادی تعادل بازی را دچار مشکل میسازد.
در نهایت باید گفت سازندگان بازی Yooka-Laylee and the Impossible Lair با ترکیب ایدههای خود و بازیهای دانکی کانگ، ریمن و زلدا عنوان پلتفرمینگ جذابی ساختهاند که با وجود برخی ایرادات، از جذابیت کافی برای سرگرم کردن مخاطبان برخوردار بوده و انرژی مثبت خود را به واسطه طراحی هنری جذاب و خلق کاراکترهای بامزه به بازیکنان انتقال میدهد.
- گرافیک و طراحی هنری جذاب
- کاراکترهای بامزه و دلنشین
- کنترل روان
- طراحی جالب Overworld
- تنوع بالای محیط ماموریتها
- وجود برخی باگ های گرافیکی
- درجه سختی بالای برخی مراحل
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید