ابتذال را اگر با غلط املایی و به شکل ابتزال هم بنویسید، باز همان معنا را میدهد. مهم نیست فیلم زیر نظر چقدر توانسته ایدهی متفاوتتری نسبت به دیگر آثار کمدیِ این روزهای سینمای ایران ارائه دهد، واژهی ابتذال در اولین اثر مجید صالحی، وارد تعریف جدیدی میشود.
در وضعیتی که این روزها، سینمای ایران به علت گسترش بیماری مسری و خطرناک کرونا، بدترین روزهای خود را سپری میکند، اولین فیلم سینمایی بلند مجید صالحی، زیر نظرِ نماوا و فیلیمو رنگ اکرانِ آنلاین را به خود دید. فیلم زیر نظر، در نگاه اول ایدهی خوب و جالبی دارد، اما هر چقدر که داستان به جلو حرکت میکند، مخاطب به تدریج پی میبرد که زیر این نقاب به ظاهر جذاب، چیز دیگری وجود ندارد. فیلم زیر نظر مثل ماشینهای وارداتی و بهدردنخورِ چینی است که شاید شکل و شمایل دلفریبی داشته باشد، اما از جنبهی فنی یک فاجعه محسوب میشود.
مجید صالحی برای قصهپردازیِ اولین فیلم خود، به سراغ ابوالفضل کاهانی میرود؛ فردی که پیشتر به عنوان فیلمبردار و یک مستندساز شناخته میشد، اما در فیلم زیر نظر، او یک نویسنده است و قصهی کمدی این فیلم، دستپروردهی ذهنِ کاهانی تلقی میشود. داستان دربارهی شخصیتی به اسم محسن (با بازی رضا عطاران) است که به محض بازگشت به خانهاش پی میبرد که مبلِ مورد علاقهی خانمش سوراخ شده و به عقلِ محسن، عامل این اتفاق هم کسی نیست جز رفیقِ شفیقش، امید؛ کاراکتری معتاد و ظاهرا همهفن حریف که امیر جعفری، ایفاگر نقش اوست. کل پیرنگ فیلم حول این ماجرا میچرخد که محسن و امید به شدت تلاش میکنند تا قبل از برگشتن مهشید (زن محسن)، معضل سوراخ شدن مبل را حل کنند. این پیرنگ به خودی خود و روی کاغذ به شدت کمدی و سرگرمکننده است و کارگردان، این پتانسیل را دارد تا از کنش و واکنشهای زیادی برای خلق لحظات شاد و مفرح استفاده کند، اما فیلم زیر نظر نشان میدهد که یک بازیگر کمدی نمیتواند الزاما یک کارگردان خوب در ژانر کمدی باشد.
زیر نظر در تمامِ مدت زمان تقریبا ۹۰ دقیقهای خود، فاجعه نیست و بیننده در آن اوایل ماجرا، با ذوق و شوق داستان را دنبال میکند؛ چرا که او از ساختمانی که محسن و امید در آن حضور دارند، آشنا نیست و اصلا بیننده اطلاعی ندارد که چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. به خاطر همین بیاطلاعیهاست که کشش داستانی در ابتدا بسیار بالاست و بیننده از دنبال کردن محسن و امید لذت میبرد؛ به خصوص تلاشهای امید (بخوانید حماقتهای امید!) برای پوشاندن سوراخ مبل. نکتهای که فیلم زیر نظر را جالبتر میکند، شخصیتپردازی امید است. بخش عمدهی این اتفاق به تلاشهای خودِ امیر جعفری برمیگردد و کاملا مشخص است که مجید صالحی نتوانسته (یا شاید هم اصلا تلاشی نکرده) از شخصیتهای اصلی داستان، بازی درستی بگیرد. با این اوصاف، گل سر سبدِ تیم بازیگری فیلم زیر نظر را باید امیر جعفری دانست که اصلا به رضا عطاران مجالی برای خودنمایی نمیدهد. در حقیقت فیلم، تنها از جنبهی بازیگری به امان خدا رها نشده و نقش کارگردان، به صورت کلی در روند نمایش داستان به هیچ عنوان محسوس نیست. گویا عوامل و بازیگرها هر کدام بسته به سلیقهی خودشان، وظایفی برای خود تعیین و سپس به انجام آنها تن میدهند.
از میزانسنهای بیمعنی و فکرنشدهی فیلم بگذریم، این اثر از جنبهی معنایی یک اثر بسیار نپخته و سطحی است
زیر نظر از بُعد فنی واقعا حرفی برای گفتن ندارد. از میزانسنهای بیمعنی و فکرنشدهی فیلم بگذریم، این اثر از جنبهی معنایی یک اثر بسیار نپخته و سطحی است. همانطور که پیشتر اشاره شد، داستان کاهانی روی کاغذ چیز به نسبت خوبی است و حتی میتوانست معانی جالبی را نیز به مخاطب منتقل کند، اما آنچه که در فیلم زیر نظر میبینیم یک اثر مبتذل است که با دستاندازی به مضامین نه چندان ارزندهی این روزهای سینمای کمدی ایران تلاش کرده ویترین خوبی برای جذب مخاطبین جوان به قصه داشته باشد؛ مضامینی مثل پارتیهای شبانه، روابط جنسی بیقید و شرط و از همه مهمتر اعتیاد به مواد مخدر. ساختمانی که محسن در آن سکونت دارد، یک ساختمان عادی نیست و همه جور فسق و فجوری در آن انجام میشود و ظاهرا محسن از جنبهی اخلاقی، انسانترین فرد این مجتمع حساب میشود. فیلم با تعریف داستانش، به شما میفهماند که محسن نیز یکی مثل دیگر اعضای این آپارتمان است و این شخصیت در طول داستان تنها تلاش میکند چهرهی واقعی خودش را پشت یک نقاب، تا حد امکان مخفی نگه دارد.
متاسفانه زیر نظر با چنگ زدن به مضامین سانتیمانتال، فرصت خود را برای القای برخی از مفاهیم اخلاقی، ولو به صورت غیرمستقیم از دست میدهد؛ حتی لحظهی سیگار کشیدن محسن در انتهای فیلم نیز دیگر بیمعنی است و اصلا برای مخاطب دیگر اهمیتی ندارد که محسن از لحاظ روحی و روانی در چه وضعیتی به سر میبرد. مخاطب در انتهای فیلم میداند که هدف کارگردان از ساخت این فیلم چه بود. از بختِ بد ماجرا، مجید صالحی نیز مثل دیگر کارگردانهای حال حاضرِ سینمای بیمارِ ایران صرفا تلاشی کرده تا برای لحظاتی هم که شده، به زور مخاطبش را بخنداند. ماجرا اینجاست به جز ایفای نقش امیر جعفری و حماقتهای شخصیت امید، مخاطب دقیقا باید به چه چیزی در فیلم بخندد؟ او باید به پارتی شبانهی همسایهی محسن بخندد یا تلاشهای گیتی (آزاده صمدی) برای اغوای محسن، یک فرد متاهل؟ دلایل به تصویر کشیدن مضامین غیراخلاقی چه بوده به جز سرگرم کردن جوانان برای ۹۰ دقیقه؟ فیلم زیر نظر را شاید بتوان سرآغازی رسمی بر بازگشت فیلمفارسی به سینمای ایران دانست؛ البته با این تفاوت که فیلمفارسی حداقل تکلیفش از همان ابتدا مشخص بود. فیلم زیر نظر پیرنگ مشخصی دارد ولی از یک نقطه به بعد، این پیرنگ رفته رفته ماهیتش رنگ میبازد و در نهایت مخاطب نیز مثل شخصیت اصلی یعنی محسن، بلاتکلیف میماند و با ذهن خود درگیر است که واقعا چرا مجید صالحی، اثر به شدت ضعیف و فراموششدنی به اسم زیر نظر را ساخته.
فیلم زیر نظر ثابت کرده که یک بازیگر و کمدین دوستداشتنی مثل مجید صالحی الزاما یک کارگردان خوب در عرصهی سینما – حداقل فعلا – نیست. زیر نظر شاید برای قشر نوجوان، یک اثر به شدت سرگرمکننده باشد اما این فیلم، با نمایش حجم بسیار بالایی از هجو و هزل فرصت تبدیل به یک اثر خوب و سزاوار تحسین را از دست داده است.
- پیرنگ خوب و قابل قبول
- بازی بسیار دیدنی امیر جعفری
- شخصیتپردازی به نسبت جذاب امید
- نمایش مضامینی که دخلی به حال مخاطب ندارد
- شخصیتهای فرعی و بلاتکلیفی که صرفا در داستان حضور دارند
- فیلم از لحاظ تکنیک، به فاجعه نزدیک است
نظرات
دیدگاه خود را اشتراک گذارید